براي ديدن تمامي قسمتها بايد عضو شويد.
براي ديدن تمامي قسمتها بايد عضو شويد.
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.



 
الرئيسيةPortal*مكتبة الصورأحدث الصورورودثبت نام

 

 علل سقوط هخامنشيان ...

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
کوروش هخامنشی
admin
کوروش هخامنشی


تعداد پستها : 421
Age : 37
اعتبار : 78
Registration date : 2008-11-16

علل سقوط هخامنشيان ... Empty
پستعنوان: علل سقوط هخامنشيان ...   علل سقوط هخامنشيان ... Emptyالخميس نوفمبر 27, 2008 9:33 am

ممكن است اين سوال هميشه در ذهن شما وجود داشته باشد كه: چگونه حكومت هخامنشيان
كه لقب نخستين امپراتورى جهان را يدك مى كشد رو به نابودى نهاد و منقرض شد؟؟؟
دليل اين امر به وسيله مورخان آن دوره ثبت نشده اما مى توان جواب اين سوال را در بين
مجموعه نوشتارهايى را كه تاريخنگاران آن زمان درباره وقايع مهم خود به رشته تحرير
درآورده اند جستجو كرد...



حكومت هخامنشيان توسط كوروش كبير تاسيس شد



و جانشين وى كه كمبوجيه نام دارد
حكومت پدر را ادامه داد اما كمبوجيه هرچند كه به وصيت پدرش به عنوان وليعهد و سپس
پادشاه بعد از او انتخاب شده بود اما به دلايلى همچون حرص و طمع پادشاهى و
ترس از اينكه كه مبادا برديا در غياب او(زيرا كمبوجيه در نخستين ايام سلطنت خود
به مصر لشكر كشيد)ادعاى سلطنت نمايد و خطرى تهديد كننده براى سلطنتش باشد او
(برديا) را در خفا به قتل رساند... و با خيال آسوده به مصر(با فرماندهى داريوش بزرگ)
لشكر كشيد كه پس از مدتى بردياى دروغين(يكى از مغ هاى دربار به نام:
گوماتا كه از راز قتل برديا خبر داشت و در غياب كمبوجيه خود را برديا برادر كوچك كمبوجيه
خوانده بود)به صحنه آمد و پيروانى را نيز براى خود جمع كرد و به محض اينكه
كمبوجيه از اين ماجرا مطلع شد به همراهى داريوش بزرگ به سمت ايران رهسپار شد كه به
شكل مشكوكى پيش از رسيدن به ايران درگذشت(مستندترين دليل مرگ كمبوجيه:
در بين راه به دليل سنگلاخى بودن و ناهموار بودن مسير اسب كمبوجيه واژگون شده و
شمشير او كه بر كمرش بسته شده بوده بر شكمش فرو رفته و باعث مرگش شده و برخى هم
از سقوط او به پايين دره هم خبر داده اند كه چندان واقعى به نظر نمى رسد)...
هنگامى كه داريوش بزرگ به ايران رسيد بردياى دروغين را به قتل رساند و ۸ شورشگر
ديگر را هم به مجازات اعمال خود رساند

داريوش بزرگ به سلطنت رسيد و پارسه(تخت جمشيد)را ساخت كه پايتخت خود و
پادشاهان بعد از خود قرار گرفت كه اكنون بزرگترين بناى سنگى جهان نام دارد و داريوش
كارهاى بزرگى همچون: ساخت نخستين راه هاى شوسه جهان(مانند: راه شاهى كه
اكنون مسير اصلى كه به پاسارگاد و پارسه مى رسد همان راه شاهى است كه در عصر
هخامنشيان بوده) و چاپارخانه(نخستين شكل پست در جهان) و كانال سوئز و... را كرد
كه نه تنها به مردم ايران بلكه به تمام مردم جان خدمات ارزشمندى را ارائه داد...
پس از داريوش بزرگ حكومت هخامنشيان رو به نزول اقتدار و قدرت نهاد...
خشايارشا(كه برخى از مورخان نام خشايار را به اين شكل ياد مى كنند:
خشايارشاشاه بزرگ كه هنوز دليل لقب بزرگ براى او چيست؟ ما كه نمى دانيم!!)
كه هر چند از جمله كارهاى نيك او سركوب مصريان
و باعث پيشرفت همه جانبه ساخت پارسه و اتمام كار كانال سوئز بود اما لشكر كشى عظيم او به
يونان و آتش زدن
آتن كه در سال ۴۸۰ قبل از ميلاد رخ داد و بنابر برروايت هرودت كه از جمله تاريخنگاران
بزرگ يونانى است ارتش ايران اعم از پياده و سواره و سپاهيان دريايى به حدود
۲۳۰۰۰۰۰ نفر مى رسيده اعلام كرده، كه خيلى جالبست بدانيد مهمترين بهانه اسكندر
مقدونى براى حمله به ايران و ويران كردن و آتش زدن پارسه و پاسارگاد همين حمله
خشايارشا بوده كه هرچند نبايد حرص و طمع اسكندر براى كشور گشايى
را از نظر دور داشت...
پس از قتل خشايارشا به دست رئيس محافظانش در سال ۴۶۶ قبل از ميلاد
نوبت سلطنت به اردشير اول رسيد و تنها كار مفيدى(!)كه اين پادشاه انجام داد انعقاد پيمان
صلح بين ايران و يونان در شوش بود.
وى در سال ۴۲۵ قبل از ميلاد در گذشت و پس از كشمكش هاى خانوادگى فراوان
سرانجام نوبت سلطنت به داريوش دوم رسيد كه از نالايق ترين پادشاهان
هخامنشى بود پس از او نوبت سلطنت به پسران او: كوروش كوچك(!)و اردشير دوم رسيد
كه بعد از چند لشكر كشى كوچك و بزرگ به يونان و مصر بالاخره با مرگ اردشير دوم در
سال ۳۵۸ق.م شمارش معكوس براى اضمحلال سلسله هخامنشى آغاز شد.
اين پادشاه بنابر بر روايت مورخان صدها زن و ده ها فرزند داشت كه بسيارى از آنان
از قبل از خود وى كه عمرى طولانى داشت از بين رفتند!!
بعد از مرگ اردشير دوم جنگ هاى ويرانگرى ميان فرزندان او به وقوع پيوست
كه سرانجام نوبت حكومت به "شاهزاده اخس" به نام: اردشير سوم انجاميد.
اين نابزرگوار در آغاز سلطنت تمام شاهزادگانى را كه از طرف آنان احتمال خطرى براى
خود مى ديد از جمله تعدادى از شاهزاده خانم ها(!) را به قتل رساند.
در اين دوران ايران ۲بار به مصر لشكر كشيد كه در اولى شكست و در دومى پيروزى
نصيب ايران شد. اردشير سوم در سال ۳۳۸ ق.م به دست اطرافيانش به قتل رسيد و
سلطنت به داريوش سوم ، آخرين پادشاه هخامنشى رسيد.
داريوش سوم در همان اوايل سلطنتش با حمله اسكندر مقدونى مواجه شد و پيش از اينكه
بتواند قواى نظامىِ ارتش خود را تقويت كند ، با اين جنگ ويرانگر مواجه شد... و
حتى خيلى جالبست بدانيد كه همين ارتش ضعيف اگر با فرار داريوش سوم از ميدان نبرد
و از بين رفتن فرماندهى مواجه نمى شد اسكندر با شكست سختى از جانب ايران مواجه مى شد!
كه اين نشان از اين دارد كه هرچند حكومت عملا نابود شده بوده اما به دليل اينكه
ارتش و سرباز ايرانى خاك وطن را ناموس خود مى دانست هرگز اجازه همچنين
شكست سختى را به خود نمى داد كه البته عدم وجود فرماندهى درست باعث سردرگمى
ارتش با غيرت ايرانى شد و اسكندرمقدونى يكى از بزرگترين پيروزى هاى خود را
بدست آورده بود...
جالبست بدانيد كه قرار نبوده نخستين كاخ پارسه كه دچار حريق شود كاخ
تچر باشد اما به دليل دفاع مردانه آريو برزن ارتش اسكندر ناچار
شدند نقشه خود را تغيير بدهند...
و اين چنين بود كه سلسله هخامنشيان نابود شد...

علل سقوط هخامنشيان ... 24016
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
علل سقوط هخامنشيان ...
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-
» روایت ویل دیورانت از تاریخ شاهنشاهی هخامنشی از آغاز تا سقوط
» سقوط شاه " فریدون هویدا "

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 ::  تاريخ، فلسفه و مذهب :: تاريخ :: ايران-
پرش به: