کوروش هخامنشی admin
تعداد پستها : 421 Age : 37 اعتبار : 78 Registration date : 2008-11-16
| عنوان: داماد جنایتکار محکوم به مرگ شد الخميس نوفمبر 27, 2008 6:42 am | |
| مرد جوانى که به خاطر مشکلات مالى با همسرش درگیر شده و او را به قتل رسانده بود، پس از محاکمه در دادگاه کیفرى استان تهران محکوم به مرگ شد.
به گزارش شبکه ایران به نقل ازروزنامه ایران، شامگاه ۴ مرداد ۸۶ مرد میانسالى هراسان با مأموران پلیس اسلامشهر تماس گرفت و آنها را در جریان قتل فجیع دختر ۲۴ سالهاش - راضیه - قرار داد. دقایقى بعد گروهى از کارآگاهان پلیس همراه بازپرس شعبه سوم دادسراى جنایى اسلامشهر در محل قتل حاضر شده و در حالى با پیکر بى جان قربانى روبه رو شدند که دست و پایش با کمربند از پشت بسته شده بود. شواهد نشان مىداد، طلاهاى زن نیز سرقت شده است. کارآگاهان در جریان تحقیق از همسایهها دریافتند شوهر راضیه بیکار بوده و آنها همواره با هم جر و بحث و مشاجره داشته اند. بنابراین فرضیه وقوع جنایت خانوادگى قوت گرفت و ناصر به اتهام قتل همسرش بازداشت و تحت بازجویى قرار گرفت. وى ابتدا منکر جنایت شد اما در ادامه، جزئیات قتل همسرش را فاش کرد.
دادگاه
در جلسه محاکمه علنى دیروز که در شعبه( 71) دادگاه کیفرى استان تهران به ریاست قاضى «نوراله عزیز محمدى» برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست پرداخت و گفت: ناصر - 26 ساله - متهم به قتل عمدى همسرش راضیه است. بنابراین با توجه به شکایت اولیاى دم تقاضاى مجازات قانونى متهم را دارم. در ادامه جلسه پدر مقتول با درخواست قصاص براى دامادش گفت: دخترم ۴ سال با شوهرش زندگى کرد اما دائم زجر مىکشید و شکنجه مىشد. «ناصر» کار نمىکرد و لاابالى بود. او همواره دخترم را کتک مىزد و اذیتش مىکرد. حتى یک بار که همه در خواب بودیم، شیرگاز را باز کرد تا همه خانواده خفه شویم. پس از این ماجرا او تعهدنامه اى نوشت تا دیگر چنین رفتارهایى نداشته باشد. اما مدتى بعد به خاطر ادامه اختلاف هایشان به صورت توافقى از هم جدا شدند تا این که پس از مدت کوتاهى او با التماس دخترم را راضى کرد تا به طور پنهانى بار دیگر با هم ازدواج کنند. مخالفتهاى ما هم بىفایده بود. بنابراین آنها بار دیگر زندگى مشترکشان را از سر گرفتند. «راضیه» به خاطر بیکارى شوهرش از ساعت ۵ صبح تا ۸ شب در یک بیمارستان به عنوان خدمتکار کار مىکرد و مخارج زندگى شان را تأمین مىکرد.
«ناصر» هم در صورتجلسه شوراى حل اختلاف تعهد داده بود هر ماه ۱۰۰ هزار تومان خرجى به همسرش بدهد. تا این که یک روز پدر دامادم تماس گرفت و با طرح این موضوع که راضیه و شوهرش باز هم درگیر شده اند، مرا به خانه اش دعوت کرد. آن شب با هم ساعتها گفت وگو کردیم و منتظر آمدن «ناصر» ماندیم. وقتى آمد از او خواستم تا رضایت دهد دخترم بدون دریافت حق و حقوقش طلاق بگیرد. پس از توافق همگى به طرف خانه دخترم رفتیم اما وقتى وارد شدیم، در کمال ناباورى با پیکر بىجان و دست و پاى بسته او روبه رو شدیم. در ادامه جلسه متهم در دفاع از خود گفت: همسرم همیشه استخوان درد داشت و آن شب وقتى خسته از راه رسید، سر پرداخت اجاره خانه با من به بحث پرداخت. من هم براى لحظه اى کنترلم را از دست داده و او را کشتم. سپس با صحنه سازى سعى کردم وانمود کنم او قربانى سرقت طلاهایش از سوى دزدان ناشناس شده است. قاضى عزیز محمدى و ۴ قاضى مستشار - رحیمى، مرادى، محمدى کشکولى و نورى کیا - پس از دریافت آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش وارد شور شده و به اتفاق آرا داماد جنایتکار را به قصاص نفس - اعدام - محکوم کردند.
| |
|